الهه ی الهام
انجمن ادبی
ای داغ کمال تو عیان ها و نهان ها
معنی به نفس محو و عبارت به زبان ها
خلقی به هوای طلب گوهر وصلت
بگسسته چو تار نفس موج عنان ها
بس دیده که شد خاک و نشد محرم دیدار
آیینه ی ما نیز غباری است از آن ها
طوفان غبار عدمیم، آب بقا کو؟
دریا به میان محو شد از جوش کران ها
تا همچو شرر، بال گشودم به هوایت
وسعت ز مکان گم شد و فرصت ز زمان ها
شاعر: بیدل دهلوی
گزینش:حسن سلمانی
نظرات شما عزیزان: یک شنبه 17 دی 1391برچسب:, :: 9:48 :: نويسنده : حسن سلمانی
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|